هر نظام مالیاتی مطلوب، پیشینه های تاریخی، اقتصادی و جامعه شناختی خاص خود را دارد و توجه به فرهنگ به عنوان یک زیر ساخت اساسی و مدیریت آن یک امر مهم و ضروری است. بهترین قوانین مالیاتی، امکانات ، روشها، منابع و سایر تسهیلات، بدون توجه به باورها، ارزشها، هنجارهای جامعه و بطور کل فرهنگ مالیاتی کشور، نا کار آمد و غیر اثربخش خواهند بود.
ایجاد فرهنگ مالیاتی مطلوب، باید در باور مردم و اعتقاد عمومی نسبت به مالیات ایجاد شود و مردم نسبت به آینده کشور و تامین هزینههای آن نگاهی مثبت داشته باشند. یعنی مردم به چشم خود آثار پرداخت مالیات را در همه زمینههای زندگی اعم از آموزش، درمان و بهداشت، توسعه و عمران شهری، راههای ارتباطی، توسعه شبکههای مخابراتی و در نهایت تقویت بنیه دفاعی کشور لمس و مشاهده کنند .
شهروندان در گذر زمان، با مشاهده آثار پرداخت مالیات در تأمین رفاه عمومی و ارتقای شاخصهای اقتصادی کشور و وجود سازمانهای نظارتی قدرتمند بر نحوه اخذ و مصرف مالیات، به نظام مالیاتی اعتماد خواهند کرد و پرداخت مالیات را یکی از مهمترین وظایف ملی خود خواهند دانست. تا حدی که طفره رفتن از پرداخت مالیات در این شرایط به هر دلیل و بهانه در فرهنگ اجتماعی شهروندان عملی زشت و ناپسند و غیرقابل گذشت محسوب خواهد شد.
برای ایجاد این باور در مردم، جامعه باید با دادن آگاهیها و آموزش های لازم درخصوص میزان هزینههای جامعه و مسائلی که با آن سروکار دارد و با هزینهکردن مالیات دریافتی برای رفاه عمومی مردم، در باور آنها نسبت به عملکرد خود دیدگاه مثبتی ایجاد کند و مردم نیز به این باور برسند که پولی را که بابت مالیات پرداخت می کنند، صرف رفاه و خدمات اجتماعی آنان میشود.
مالیات بهعنوان یکی از قوانین اجتماعی که در تمامی مراحل چرخه اقتصادی، تولید و توزیع و ارائه خدمات تاثیر دارد. نیازمند آموزش همگانی است و مردم ملزم به آموختن این قرارداد اجتماعی هستند;به این معنا که دلایل و شرایط پرداخت مالیات باید به پیر و جوان، کودکان، دانش آموزان و ... آموزش داده شود، اما موضوع مالیات در نظام آموزشی و در مقاطع مختلف آن بهطور جامع و کامل نهادینه نشده است، بهطوریکه بسیاری از افراد پس از ورود به بازار کار و فعالیت اقتصادی، در برخورد با قوانین و مسائل مالیاتی، دانش لازم را برای درک فرایندهای مالیاتی ندارند و برخی گویی برای نخستینبار است با آن روبرو می شوند.
در این راستا از تمامی نهاد ها وسازمان هایی که در امر آموزش دستی دارند( خانوده، رسانه ها و نظام آموزشی کشور) این انتظار می رود که مقوله مالیات و لزوم پرداخت آن و تأثیر اقتصادی و اجتماعیش را بهصورت یک ارزش اجتماعی و کاری بسیار مثبت و مهم به جامعه انتقال دهند.
آموزش فرهنگ ساز است، مشروط بر اینکه در زمان طولانی، هدفمند و با روش های موثر اجرا شود. تعلیم و تربیت فرهنگ ساز است، در صورتی که برنامه ها و روش های آموزش از بطن خانواده ها تا عالی ترین مراحل تحصیلی هماهنگ و یک صدا باشد.
نظام آموزشی و آموزش، وسیله ای مهم برای تبدیل جامعه ناهماهنگ و ناآگاه به جامعه ای هماهنگ و آگاه است. تعلیم و تربیت باعث می شود تا افراد به طور فعال در اجتماع شرکت کرده و با آگاهی از وظایف و حقوق مالیاتی خود نقشی حیاتی در جامعه بازی کنند.
تاریخ یادداشت: 1396/02/02
کلمات کلیدی: فرهنگ مالیاتی