اقتصاد مقاومتی اصطلاحی است که در پی مقاوم سازی و ترمیم برخی از ساختارها و نهادهای فرسوده و ناکارآمد موجود اقتصادی مطرح می شود که قطعا باور مشارکت همگانی و اعمال مدیریت های عقلایی و مدبرانه، پیش شرط و الزام چنین موضوعی است. اقتصاد مقاومتی کاهش وابستگی ها و تاکید روی مزیت های تولید داخل و تلاش برای خوداتکایی است. یکی از مهمترین محورهای اجرای سیاست های ابلاغی اقتصاد مقاومتی تکیه مخارج دولتی بر دریافت مالیات و کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی می باشد.
از طرفی، چالش مهم و اساسی در اقتصاد مقاومتی، تامین درآمدها و منابع مالی است چرا که معمولا اولین مسئله ای که در شرایط تحریم هدف قرار می گیرد، منابع مالی است.کشورهای تحریم کننده با استفاده از ابزارها و روش های گوناگون سعی درمحدودکردن و قطع درآمدهای کشورهای تحریم شونده دارند تا آنها را دچار بحران های اقتصادی، سیاسی واجتماعی کرده و وادار به پذیرش شرایط خود کنند. این محدودیت ها وتحریم ها دراقتصادهای تک محصولی بیشتر نمود پیدا می کند.چرا که این گونه نظام های اقتصادی معمولا آسیب پذیر هستند وحتی درشرایط عادی که تحریم یا فشار خارجی وجود ندارد، ممکن است نوسانات قیمت وتحولات بازارهای جهانی آنها را دستخوش بحران کند. از این رو باید پایه های درآمدی دیگری در اقتصاد مقاومتی در نظرگرفته و زمینه آسیب پذیری را کاهش داد.
بی شک، درآمدهای مالیاتی یکی از پایدارترین و در عین حال یکی از مطمئن ترین منابع درآمدی دولتها جهت نیل به اهداف اقتصادی و اجتماعی در جامعه به شمار می رود. کشورهای توسعه یافته به دلیل اتکا به همین منابع مالیاتی در اقتصادشان از دهه های گذشته، به صورت نظام مند و هدفمند از این ظرفیت بی پایان بهره
می برند.
بی تردید، نظام مالیاتی پویا می تواند تمامی نیازهای یک اقتصاد مقاومتی را تامین نماید، زیرا دولت ها برای انجام وظایف و اجرای تعهدات خود نیازمند منابع مالی است و مالیات به عنوان یک راهبرد می تواند اتکای درآمدهای کشور را به درآمدهای نفتی کاهش دهد. چرا که تامین مالی آن به وسیله خود افراد جامعه و مالیات های پرداختی آن ها است که موجب عدم نیاز مالی دولت به منابع دیگر می گردد و باعث استحکام پایه های آن می شود. در واقع مالیات می تواند به عنوان کلیدی ترین منبع درآمدی دولت، نقش به سزایی در شکوفایی اقتصاد مقاومتی ایفا
می نماید.
از طرفی، می بایست پرداخت مالیات به یک باور و تکلیف اقتصادی نهادینه شده در مردم منجر شود، اما از آنجا که یکی از شروط اساسی ایجاد نظام مالیاتی مطلوب، مقبولیت آن از سوی مردم و پرداخت داوطلبانه مالیات است، راهی به جز تقویت فرهنگ مالیاتی نیست چرا که با ایجاد زیرساخت ها و بسترهای فرهنگی مناسب
می توان انتظار ترغیب و مشارکت مردم به پرداخت مالیات را داشت.
قدر مسلم، دولت ها با استفاده از نظام مالیاتی، حاکمیت خود را در کشور اعمال می کنند و به اقتصاد کشور برای رسیدن به هدف های ملی جهت می دهند. از طرفی سازمان امور مالیاتی کشور، برنامه های مهمی را به منظور ارتقای کارآمدی و انعطاف پذیری نظام مالیاتی در دست اجرا دارند که اجرای آنها افزایش قابل توجه تامین هزینه های عمومی را به دنبال خواهد داشت. جلوگیری از فرار مالیات، شناسایی مودیان و منابع مالیاتی جدید و استفاده از
طرح ها و برنامه های نوین از مهمترین اهداف و سرفصل های نظام مالیاتی به شمار می رود. از این رو بخش
عمده ای از پروژه های سازمان امور مالیاتی کشور منجمله اصلاح قانون مالیات های، طرح جامع اطلاعات مالیاتی کشور و قانون مالیات بر ارزش افزوده زمینه ساز تحولی بنیادین در نظام مالیاتی کشور شده اند که با تداوم حرکت هایی از این دست به شکوفایی هرچه بیشتر اقتصاد مقاومتی و به تبع آن اعتلای همه جانبه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در همه زمینه ها خواهد انجامید.
تاریخ یادداشت: 1396/01/05
کلمات کلیدی: مالیات شفاف سازی