برقراری عدالت در تمام زوایای زندگی مردم، رضایت اجتماعی را به ارمغان میآورد. بر اساس نظریه کارشناسان مفهوم عدالت اجتماعی، اختصاص منصفانه منابع در جامعه است. در این راستا قانون باید ضامن اجرای این امر مهم باشد.
از طرفی مالیات پولی است که مردم یک کشور برای استفاده از امکانات عمومی به دولت پرداخت میکنند. واضح است ایجاد امنیت، آموزش، بهداشت، توسعه، رفاه و ... در سایه پرداخت این هزینه به دست می آید، همچنین توزیع عادلانه و به تبع آن عدالت اجتماعی مستلزم اعمال مدیریت اقتصادی در بازار و وضع قوانین شفاف برای حمایت از اقشار آسیب پذیر و رفع نیازهای آنان است.
در حقیقت وضع قوانین مالیاتی از راهکارهای ضروری برای رسیدن به عدالت اجتماعی به شمار میآید. برای دستیابی به عدالت اجتماعی، شیوه های تاثیرگذار مختلفی وجود دارد.
مالیات به دولت این امکان را می دهد که بر جریانات و مسائل اقتصادی کشور و افزایش درآمدها و ثروت ها نظارت و کنترل داشته و از رکود و فساد اقتصادی جلوگیری کند. انواع مالیات و نرخ های مالیاتی، به شیوه های متفاوتی در تحقق عدالت اقتصادی موثر هستند. مالیات های مستقیم که به طور مستقیم از دارایی و درآمد افراد وصول می شود در تامین عدالت اجتماعی نقش به سزایی دارد زیرا از آنجا که اشخاص پرداخت کننده نمی توانند آن را به دیگری منتقل سازند، اگر براساس درآمد تنظیم گردد، مانع از تمرکز ثروت در دست عده ای خاص خواهد بود. به این جهت فاصله های طبقاتی را ترمیم و یا تعدیل می کند . از سوی دیگر مالیات های غیر مستقیم مانند مالیات بر ارزش افزوده که بر قیمت کالاها و خدمات اضافه می شود نیز از آنجایی که بر مصرف و فروش تمرکز دارد می تواند در تحقق عدالت اقتصادی موثر باشد زیرا هرکس که بیشتر مصرف کند باید بیشتر مالیات پرداخت نماید. همچنین نرخ مالیات تصاعدی به عنوان یکی از اجزای مالیات نیز تاثیر به سزایی در این حوزه دارد، به این صورت است که آنانی که از درآمد بیشتری برخوردارند به صورت تصاعدی درصد بیشتری از درآمدشان را باید به عنوان مالیات پرداخت کنند. از این رو، میزان مالیات هماهنگ با میزان رشد درآمد افزایش می یابد. در نوع تصاعدی ثروتمندان به مراتب بیشتر از فقرا مالیات می پردازند و قشرهای فقیر جامعه در مالیات سهم بسیار کمتری دارند.
اگر توزیع درآمد به نحو صحیح اجرا شود و از افراد ثروتمند مالیات گرفته شود، به توزیع درآمد و عدالت اجتماعی کمک موثری خواهد شد ولی اگر درآمدهای دولت از افراد کم درآمد جامعه و بیشتر هزینه های دولت برای افراد ثروتمند جامعه باشد، نابرابری اجتماعی و کند شدن رشد اقتصادی را در پی خواهد داشت. در حقیقت درآمدهای مالیاتی نقش بسیاری در تعدیل ثروت و درآمد، عدالت اجتماعی و جلوگیری از نابرابری های درآمدی به وسیله توزیع مجدد آن دارد و از ابزارهای مهم در اجرای سیاست های دولت در مقابله با بحران های اقتصادی محسوب میشود.
در نهایت گفتنی است با توجه به این که درآمدهای مالیاتی، تاثیر شگرفی بر تحقق عدالت اقتصادی دارد، ضروری به نظر می رسد که با گسترش فرهنگ پرداخت مالیات در سطح جامعه و شناخت اهمیت آن در توزیع درآمد، ایجاد عدالت اجتماعی و از بین بردن فاصله های طبقاتی، آن را جایگزین اقتصاد متکی بر نفت کرده و بسترهایی به وجود آید تا مالیات دهی بخشی از وظایف و تکالیف مهم آحاد جامعه تلقی گردد.
تاریخ خبر: 1395/12/24
کلمات کلیدی: مالیات عدالت